اگر همه مشکلات کشور، از اختلاسها تا اعتراضها، زیر سر دشمن است، چرا ساختار سیاسی و وضع کنونی کشور را در عرصه حاکمیت، کار دشمن ندانیم؟ اگر ما دشمنانی داریم که میتوانند چه و چه بکنند، چرا نتوانند ما را در راهی بیبازگشت در عرصه سیاست بیندازند؟ حالا که همه چشمها به سوی دشمن است، بهتر نیست که او را همیشه پشت در نبینیم؟ او گاهی کنار ما و بلکه جای ما نشسته است.
انکار وجود دشمن خارجی عاقلانه نیست؛ اما
خیالپردازی درباره او ترفندی برای فرار از پاسخگویی است. ایران اگر
میتواند با چین و روسیه دوستی کند، باید بتواند با هر قدرت دیگری در جهان
نرد عشق ببازد؛ زیرا آنچه روسیه در گذشته و حتی در همین چهل سال اخیر با ما
کرده است، هیچ دشمنی با هیچ ضعیفی نکرده است. زیانهایی که چین به اقتصاد و
استقلال پولی ما وارد کرده است، بماند.
تبعیض در دشمنی، طرفهکاری است؛ حتی در کشور تبعیضها.
رضا بابایی