ابله ترین دوستان ما، خطرناک ترین دشمنان ما هستند/سقراط
***
دوستان را در خلوت توبیخ کن و در ملاءعام تحسین / اسکاروایلد
***
همه کسانی که با تو می خندند دوستان تو نیستند/ضرب المثل آلمانی
***
دشمن چون از همه حیلتی فرو ماند سلسله دوستی بجنباند؛ پس آنگه به دوستی کارها کند که هیچ دشمنی نتواند/ سعدی
***
برای دوست شدن درنگ کن ، اما وقتی دوست شدی ثابت قدم و پایدار باش/سقراط
می توان به سیبی خوشنود بود یا به بویدن یک بوته بابونه یا به فراغتی و کتابی و گوشه چمنی، یا دلخوش بود به بوسیدن روی ماه خداوند که همه جا هست.
اگر خرسندی نیاموزی اگر خرسندی نَوَرزی، ناگزیر آزمند می شوی و اگر آزمند شوی دیگر هرگز خوشحال نخواهی بود؛ زیرا از پس هر چیزی چیز دیگری هست و از پس هر خوشبختی، خوشبختی دیگری و آزمند ناچار است که از چیزی به چیزی و از آزی به آزی همواره بکوشد و بجوشد تا به خوشبختی برسد اما رسیدنی در کار نیست.
همیشه چیزی کم است. همیشه جای چیزی خالی است. همیشه فقدانی هست و نقصانی. بودها همیشه اندکند و نبودها فراوان. همیشه نیازی ما را می آزارد و همیشه نبودی ما را می رنجاند.
حسرت، موریانه ای است که استخوان های آدم را می خورد و افسوس آهی است که در شُش های زندگی خفقان می دمد.
قناعت، قدرت است و بسندگی، شادمانی ست.
کوه ها قدرتِ قناعت دارند و گنجشکان شادیِ بسندگی.
کوه ها از همه جهان، به زمین زیر پا و آسمان بالای سرشان قناعت می کنند و گنجشکان به دانه ای و شاخه ای و قطره آبی ...
انسان اما به هیچ چیز...
عرفان_نظرآهاری
پژوهشها نشان میدهند که مردها به مراتب بیشتر از زنها به ویروس کرونا مبتلا میشوند و مرگ در پی کرونا نیز نزد آنها سه برابر زنان است. «مارسیا استفانیک» استاد علوم پزشکی دانشگاه استنفورد که در یک انستیتوی تحقیقات پیشگیری، روی "بیماریهای همهگیر" ، مطالعه می کند هفته هاست سرگرم بررسی اطلاعات بیمارانی است که در کشورهای مختلف به ویروس کرونا آلوده شدهاند.
او میگوید: «در آلمان ۶۶ درصد درگذشتگان مرد بودهاند. نسبت ابتلا نیز در مردها بیشتر است، ۵۲ درصد مرد و ۴۸درصد زن.»
از نظر پروفسور استفانیک، چنین تمایزی میتواند دلایل مختلفی داشته باشد؛
از جمله تفاوت ژنوم دو جنس یا هنجارهای اجتماعی و سبک زندگی زنها و مردها.
او میگوید: «سیگار کشیدن اثر زیادی در مبتلا شدن دارد زیرا ویروس کرونا
مجاری تنفسی را آلوده میکند و مردهای سیگاری عموما از زنها بیشترند.»
مصداق این امر را به خوبی میتوان در چین پیدا کرد. جایی که مردان خیلی
بیشتر از زنان سیگار میکشند و آمار فوت ناشی از کرونا نزد مردها نیز به
شکل قابل توجهی بیش از زنهاست. طبق دادههای ثبت شده در جمهوری خلق چین، تعداد مردان سیگاری که فوت میکنند، ۱۰ برابر زنان است.
در ایتالیا نیز شواهد به همین قرار است و مردها بیشتر از زنها در اثر
کرونا درگذشتهاند. طبق آمار رسمی، در برابر هفت میلیون شهروند مرد سیگاری،
۵.۴ میلیون زن اهل سیگار وجود دارد.
پروفسور استفانیک میگوید احتمال دارد مصرف مشروبات الکلی نیز فرد را مستعد ابتلا به ویروس کند.
یک عامل دیگر، به عمر طولانیتر زنها در کشورهای صنعتی بر میگردد. نه
تنها نرخ امید به زندگی در میان زنان بالاتر است، بلکه آنها از نظر ژنتیکی
نیز سیستم ایمنی بدنی قویتری دارند.
به گفته خانم استفانیک، بدن زن با بیماریهای عفونی بهتر مقابله میکند؛
ضمن آنکه زنها به همین دلیل بیشتر مستعد بیماریهای خودایمنی هستند.
بررسی پیشینه چهار هزار و ۷۸۹ بیمار مبتلا به کووید -۱۹ در دانشگاه میامی
نیز نتایج تحقیق پروفسور استانتیک را تصدیق میکند. در این بررسی مشخص شده
که در دنیا، آمار فوت مردان بر اثر کرونا، سه برابر زنهاست.
خانم
استفانیک با احتیاط یادآور میشود، هنوز شواهد اپیدمیولوژیک کافی وجود
ندارند که بتوان نتایج قطعی گرفت: «اما روند مشابهی در همه کشورهاست و آن
اینکه مردها بیشتر از زنها میمیرند.»
منبع : ایرنا
بالا بروید یا پایین بیایید، اصلاً قرآن را بر سر جامعه ای پهن کنید، مادام که در آن جامعه از یک سو گرسنه بیچاره از سرما لرزان وجود دارد، و از سوی دیگر متنعمان برخوردار از همه چیز، این جامعه لجن است. تمام چهره اش را هم که با قرآن بپوشانید باز لجن است. آیا کسی در دنیا منتظر این می شود که ببیند این جامعه، جامعه قرآنی است، یا انجیلی، یا توراتی، یا بودایی، یا اوستایی، یا مائوئیست؟ ...
شهید بهشتی
من صدای فاصله ها را می شنوم، فاصله هایی که تاریکند و غرق ابهام. فاصله های آلوده به تزویر، فاصله های آمیخته با دروغ، فاصله ها ... فاصله ها ...
دلم فاصله هایی روشن می خواهد، روشن و زلال، مثل باران، مثل آینه، فاصله هایی که مثل نقره تمیزند و با حک شدن یک پل روی سطح صیقلی آن، به چشمۀ صداقت وصل می شوند، به زلال دریایی بیکران، آرمیده در آغوش آبی افق ...
فاصله هایی که با شنیدن یک هیچ کدر نمی شوند ...
بر خلاف آنچه که قبلا اعلام شد سازمان بهداشت جهانی، روز دوشنبه ۲۵ فروردین تصریح کرد که قدرت کشندگی بیماری کووید ۱۹، ده برابر آنفلوانزای اچ۱ ان۱ است.
تدروس ادهانوم، رئیس سازمان بهداشت جهانی، گفت:
«دادههای جمعآوری شده از چندین کشور به ما تصویری واضحتر از این ویروس، رفتارش و نحوه متوقف ساختنش میدهد. کووید ۱۹ به سرعت انتشار مییابد و ۱۰ برابر کشنده تر از ویروسی است که موجب همهگیری آنفلوانزا در سال ۲۰۰۹ شده است.»
مرگ دختر شانزده ساله فرانسویی به نام ژولی، ذهن دانشمندان اپیدمیک را به خود مشغول کرده است. پرفسور کِکوله می گوید نمونه ژولی ثابت می کند که چین در باره این اپیدمی حقیقت را نگفته است. در ایتالیا و در کشورهای دیگر نیز مرگ جوانان در اثر کرونا مشاهده شده است.آیا دولت چین خود ، این واقعیت را می دانسته و پنهان کرده است؟
در ماههای گذشته، روزها و شبهایی بر من گذشت که درد تا مغز استخوانم را به آتش میکشید؛ اما در اوج درد، چهرۀ خندان زندگی هیچگاه از پیش چشمان من نرفت. یادآوری لحظهای که در آن زندگی دوباره به روی من میخندد، به من آرامش و تحمل میداد. اینکه میدانستم تا چند ساعت یا چند روز یا حتی چند ماه دیگر، دوباره لختی آرام میگیرم و دوباره اندکی طعم زندگی را میچشم، بهترین مسکن و آرامبخش بود. مینالیدم و زمزمه میکردم:
درد و غم را حق پی آن آفرید/تا از آن دو خوشدلی آید پدید
عشق به زندگی، تحمل هر رنجی را آسان میکند. عشق به زندگی، روح اخلاق و فضیلتمداری است، و هر دردی جز درد زندگی، عین بیدردی و کمال بیهودهگردی است. در جهان، از گرگ گرسنه و مار زخمی آنقدر نباید ترسید که از کسانی که زندگی را نمیفهمند و قدم زدن در پارک را و رفیقبازی را و دوستی با حیوانات را و عشقورزی با طبیعت را و خندیدن و رقصیدن را و موسیقی را و نشستن بر روی صندلیهای سینما و تئاتر را. آنان که جز به نفوذ و اقتدار بیشتر نمیاندیشند و جز صدای طبل جنگ، قلب و روحشان را نمینوازد، هراسانگیزترین جنبندگان روی زمیناند، حتی اگر پشت مقدسترین آرمانهای انسانی سنگر بگیرند. اگر ملتی گرفتار چنین پشیمنهپوشان عبوسی شد، جز این راهی ندارد که زندگی و شادی را پر و بال دهد تا فضا را بر آنان تنگ کند.
عبوس زهد به وجه خمار ننشیند/مرید خرقۀ دردیکشان خوشخویم
رضا بابایی /روحش شاد
این روزها مسئولان جمهوری اسلامی بویژه در وزارت خارجه، با تکیه بر مخاطرات گسترش کرونا در ایران و جهان، کارزاری رسانهای در جهت لغو تحریمهای آمریکا علیه ایران به راه انداختهاند.
نخستین نکتهای که در این مورد به ذهن هر بشری میرسد این است که حکومت ایران به دلیل نوع منافع و هویتی که برای خود تعریف کرده است، به آزادی و حتی مرخصی بسیاری از زندانیان سیاسی در این شرایط خطیر شیوع کرونا که هیچ هزینهای هم برایش در پی ندارد، رضایت نمیدهد، اما در همان حال از ترامپ میخواهد که تحریمهایی را که بنا به منافع خاص خود و با تحمل هزینههای گوناگون علیه ایران وضع و تحمیل کرده است، به علت شیوع کرونا به یکباره رفع کند؟
پاسخ محمد جواد ظریف و همکارانش در وزارت خارجه به این پرسش بسیار ساده چیست؟
نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
@ahmadzeidabad
دکتر دنیل لویتین عصبپژوه در این باره می گوید: هربار که شما توجهتان را از موضوعی به موضوع دیگه معطوف کنید، مغز باید یک جابهجایی عصبی-شیمیایی انجام بدهد که برای این کار از مواد غذایی موجود در مغز استفاده میکند. پس اگر چندکار را با هم اجرا میکنید، دارید به سرعت از یک چیز به چیز دیگه جابهجا می شوید، و با اینکار منابع عصبی را تحلیل میبرید و برای همین است که در پایان روز دچار استرس و خستگی شدید می شوید.
اما وقتی کاری برای انجام دادن نداریم و به اصطلاح "بی حوصله "می شویم چه چیزی در مغز ما رخ می دهد؟
دکتر سندیمن، پژوهشگر حوزه "بیحوصلگی" میگوید: وقتی حوصله شما سر میرود، یک شبکه در مغز شما فعال میشود به نام "حالت پیشفرض." بنابراین بدن ما، موقع تا کردن لباس ها یا پیاده رفتن به سرکار به حالت هدایتگرِ خودکار درمیآید. این همان حالتی است که در فلسفه تائو به آن "وو وی" یا "بی عملی" می گویند.
حالا یک سوال: آخرین باری که هیچ کاری انجام ندادید کی بود؟ واقعا هیچ کاری. یعنی نه پیامک و نه اینترنت، نه تلویزیون، نه چت، نه غذا خوردن، نه مطالعه و نه حتی نشستن و یادآوری گذشته یا برنامهریزی برای آینده؟
یک دهه قبل، ما توجهمان را هر ۳ دقیقه یک بار تغییر میدادیم. حالا هر ۴۵ ثانیه یک بار و در تمام طول روز این کار را میکنیم. هر فرد به طور میانگین روزی ۷۴ بار ایمیل، کانال تلگرام، واتس آپ یا اینستاگرامش را چک میکند.
پژوهشها نشان میدهد «تمرکز نکردن» نیز به همان میزان «تمرکز کردن» اثرگذار و نیرومند است، اگرچه به شکلی متفاوت. ممکن است قدری عجیب به نظر برسد، اما در حالی که تمرکز کردن موجب میشود فعالتر و پرکارتر ظاهر شویم، تمرکز نکردن به خلاقتر شدنمان کمک میکند.
زمانی که در وضعیتی بیخیال و آسوده به سر میبریم، مثل اوقات بیکاری یا تنبلی، وقتی که هیچ کاری نمی کنیم ذهنمان به پرسهزنیهای شگفتانگیز مشغول می شود و لحظهای خاص را برای ربط دادن فکرهایی که در ذهن مان چرخ میخورند، انتخاب میکند.
نتایج یک مطالعه نشان میدهد که ۴۸ درصد مواقع ذهنمان مشغول پرسهزدن در آینده است. این در حالی است که زمان حال با ۲۸ درصد و زمان گذشته با ۱۲ درصد، سهم کمتری در این میان دارند. آن مقدار زمان باقیمانده هم ذهن مان عموما خالی یا رهاست. درصد دقیق این مواقع چندان اهمیتی ندارد؛ آنچه مهم است، روشن کردن این نکته است که پرسهزنی و سرگردانی افکارمان در اوقاتی که هیچ کاری نمی کنیم، آن گونه که تا پیش از این تصور میکردهایم، تباه و بیحاصل نیست.
"هیچ کاری نکردن" به ما فرصت می دهد تا به سه کار اساسی بپردازیم:
1- استراحت
وقتی حواس و توجه مان به هیچچیز نیست و در وضعیت آسودهخیالی هستیم، به معنای واقعی مشغول استراحتیم. زمانی که خودمان را رها میکنیم و اجازه میدهیم ذهنمان آزادانه پرسه بزند، در حالت «تمرکز پراکنده» (Scatter Focus) هستیم؛ حالتی که تقویتکننده انرژی است و کمک میکند بعدا بتوانیم عمیقتر تمرکز کنیم.
انجام کارهای لذتبخشی که نیازمند تلاش و تمرکز حواس نیست، میتواند در تقویت انرژی ذهنی مفید و موثر باشد.
برای مثال، میتوانیم اوقاتی را به انجام سرگرمیهای خلاقانه اختصاص دهیم (نقاشی کردن، کاردستی ساختن، خطاطی، باغبانی، آشپزی و ... )، یا بدون همراه داشتن موبایل، مسیری را بدویم، قدم بزنیم یا شنا کنیم. علاوه بر این، ثابت شده است انجام دادن کارهای معمولی که از سر عادت انجام می شوند، خلاقیت مان را حین فکر کردن افزایش میدهند.
2- تدبیر و چارهاندیشی
تحقیقات نشان میدهد هنگام "هیچ کاری نکردن" 14 برابر بیشتر به آینده فکر میکنیم. همچنین، مواقعی که آسودهخاطریم و توجهمان به چیز خاصی معطوف نیست، 7 برابر بیشتر به اهداف بلندمدت فکر میکنیم.
بدیهی است که تحقق این اهداف موضوع دیگری است، اما «هیچ کاری نکردن» اجازه میدهد در وهله نخست، قصدهایمان را مشخص و تعیین کنیم و اهدافمان را به یاد بیاوریم.
3- کشف ایدهها
در حالت هیچ کاری نکردن ذهن آسوده ما، سه مقصد ذهنی گذشته، حال و آینده را به هم پیوند میدهد.
در مقایسه با وضعیت متمرکز، وضعیت "تمرکز پراکنده" به نحو قابل ملاحظهای با بینش خلاقانهتر همراه است.
برای مثال، ممکن است ناگهان ایدهای را که چند هفته قبل جایی خواندهایم، به یاد بیاوریم و آن را به چگونگی حل و فصل وضعیت فعلیمان در محل کار ربط دهیم.
اوج دستیابی به ایدههای خردمندانه و دور از انتظار را زمانی تجربه میکنیم که در وضعیت تمرکز پراکنده حاصل از "هیچ کاری نکردن" به سر میبریم ...
1- هیچ کاری نکردن سخت است پس روزانه 10 دقیقه برای آن تمرین کنید. در محلی که رادیو، تلویزیون و موبایلتان خاموش باشد در حالتی آسوده بنشینید و به جریان تنفس (دم وبازدم) خود توجه کنید ...
2- حداقل هفته ای یکبار در پارک یا خیابان ها قدم بزنید و اجازه بدهید که مسیر شما را هدایت کند. این تمرین را در کوچه پس کوچه های محله و شهرتان هم می توانید انجام دهید. مهم این است که مسیر را به خودش واگذارید نه آنکه خود شما انتخاب کنید. مقصد خاصی را دنبال نکنید.
3- روی سطحی مثلا کف اتاق پلاستیکی پهن کنید و مقداری ماسه یا خاک تمیز روی آن بریزید. بعد با تکه چوب یا انگشت شروع به رسم اشکال و خطوط فی البداهه کنید ...
و ...
سواد زندگی savadzendegi@