-
هیجان، عامل پنهان
دوشنبه 9 بهمن 1396 16:43
منشأ و معنای بسیاری از رفتارهای فردی، اجتماعی و حتی معرفتی ما، هیجانخواهی است. در دانش روانشناسی، از هیجان (Emotion) بسیار سخن میگویند؛ اما عامل هیجانطلبی انسانها را در سیاست، شغل، اندیشه، دینداری و مانند آنها نیز باید دید. هر کسی هیجانی در درون خویش دارد و این نیروی قوی را از راهی آزاد میکند. یکی با خواندن...
-
«قطع رابطه» همیشه به معنای «پایان رابطه» نیست
شنبه 7 بهمن 1396 20:20
ما گاهی رابطهای را قطع میکنیم برای آنکه از پایان یافتن آن نگرانیم. «قطع رابطه» غالباً ترفندی است برای بازگرداندن دیگری- نوعی فشار ناشی از خلاء است. یعنی فرد احساس میکند که فاصله میان او و محبوبش دهان گشوده است و مهار رابطه از دستش میگریزد- از این رو یکباره فضای رابطه را از حضور خود خالی میکند، تا فشار خلاء ناشی...
-
آرایشگر و خدا!!
جمعه 6 بهمن 1396 19:41
مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار گفتگوی جالبی بین او و آرایشگر در گرفت. آرایشگر گفت: من باور نمی کنم خدا وجود داشته باشد! مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟ آرایشگر جواب داد: کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. اگر خدایی بود این همه مریض، این همه بچه های بی سرپرست، اینهمه درد و رنج...
-
گورخوابها
جمعه 6 بهمن 1396 17:27
مواضع گروههای مختلف در ایران پس از شنیدن خبر گورخوابها: دولت: دیدید حق با ما بود که باید برجام را به سرانجام برسانیم! مجلس: کمیسیون ویژه تشکیل میدهیم! قوه قضائیه: مرگ بر آمریکا! مردم: عجب! تلگرام: آه، وای، چرا؟! فیسبوک: تف! حداد عادل: گورخواب؟ چه ترکیب ادیبانهای! چرا به عقل من نرسید؟! مخالفان دولت: همه مشکلات کشور...
-
فاصله میان شکفتگی و آشفتگی، یک آغوش است!
پنجشنبه 5 بهمن 1396 22:58
ما دوست داریم که به دیگری نزدیک شویم اما نزدیکی به دیگری ما را به وحشت میاندازد. «پارادوکس نزدیکی»، شوق به نزدیکی در عین هراس از آن است؛ اما چرا نزدیکی هراسآور است؟ نزدیکی، راه دادن دیگری به حریم خلوت خود است؛ نیمه پنهان و خجول ما از پستوهای تاریک و تو در توی وجودمان بیرون میخزد و شرمگینانه در برابر آینه نگاه دیگری...
-
نامه بچه های آمریکا به خدا
چهارشنبه 4 بهمن 1396 20:21
یک معلّمی به بچهها اجازه داده است که هر چه میخواهند به خدا بگویند و آن را در یک جمله بنویسند. بعد یک آدمی که روانشناس باشد از این چه چیزهایی را ادراک میکند، چقدر نیاز ادراک میکند. ما به این توجّه نمیکنیم و میخواهیم با تکرار واجب الوجود و ممکن الوجود، قضا و قدر، جبر و اختیار، نبوت عامه و نبوت خاصه و... به نتیجه...
-
من غزلواره ای ازعدم های موجودم!
دوشنبه 27 آذر 1396 21:24
خیسم از بارانی که نیامده است لبریزم از سبزینۀ درختی که نروئیده است سرشارم از رایحۀ گلی که نشکفته است من غزلواره ای از عدم های موجودم!
-
درخت سرو و گل سرخ
پنجشنبه 16 آذر 1396 23:56
یک درخت سرو و بوته گل سرخ تازه و سبز با هم قد کشیدند از جوانه زدن ، از باد از آب و از هوا صحبت می کردند. سرو آنقدر قد کشید تا توانست از چیزهای تازه صحبت کند از عقاب ، از قله کوه ها از آسمان . گل سرخ گریه کرد آنقدر بلند که صدایش به گوش سرو برسد : " فکر می کنی خیلی بزرگ شده ای که دیگر نمی توانی با گلها صحبت کنی...
-
برف و خستگی خدا
دوشنبه 13 آذر 1396 21:55
قلبم اگر یاری کند برگ های زرد پاییزی را که دارند از پاییز جدا می شوند و به زمستان متصل می شوند شماره می کنم برای زیستن هنوز بهانه دارم احمدرضا احمدی *** و تازه می فهمم که برف خستگی خداست آن قدر که حس می کنی پاک کنش را برداشته می کشد روی نام من روی تمام خیابان ها خاطره ها ... گروس عبدالملکیان
-
فرق بهشت و جهنم!
جمعه 3 آذر 1396 19:07
مرد با اسب و سگش در جاده میرفتند که هنگام عبور از کنار درخت عظیمی، صاعقهای فرود آمد و آنها را کشت اما مرد نفهمید که مرده و همچنان با دو جانورش پیش رفت! گاهی مدتها طول میکشد تا مردهها شرایط جدید خودشان را بفهمند! راه درازی بود و تپه بلندی و آفتاب تندی ، عرق میریختند و به شدت تشنه شده بودند. در یک پیچ جاده،...
-
آفتابگردان های دو چهره
چهارشنبه 24 آبان 1396 11:29
خورشید گریخته از مزرعه ی زرین این شرقِ فراگیر از آن دم که آفتابگردان های عاشق به شب تاب های حقیر غروب هنگام اقتدا می کنند ... *** آویخته ام ... به آونگ بی خوابی ! در تلاطم لحظه های نارس بی تابی و کاش نمی رسید به بام صبحی دیگر پلکان نور از این شب مهتابی ... سعید پونکی
-
نیلوفر
دوشنبه 22 آبان 1396 18:58
ریشه در مرداب دارد، چهره سوی آفتاب معنی تزویر آیا خلقت نیلوفر است؟!
-
هیچ چیز برای روح انسان از این بدتر نیست که باور داشته باشیم ناقص یااصلاح ناپذیر هستیم ...
شنبه 13 آبان 1396 08:17
«هنگامی که در اعماق وجود خود احساس میکنیم نقصی داریم - به اندازه کافی خوب نیستیم یا برای کسی اهمیت نداریم - زندگی ما طاقت فرسا میشود؛ ناامیدی، نارضایتی و درد عاطفی پایان ناپذیر، ما را از درون شگفت انگیزمان دور نگه میدارد. هیچ چیزی برای روح انسان از این بدتر نیست. هیچ چیزی به این اندازه، نیروی حیاتی مان را از ما...
-
وقتی که یک پسر بچه عاشق می شود
پنجشنبه 11 آبان 1396 15:36
من چند سال پیش دیوانهوار عاشق شدم،وقتی که فقط ده سال داشتم؛عاشق یه دختر لاغر و قدبلند شدم که عینک تهاستکانی میزد و پانزده سال از خودم بزرگتر بود! اون هرروز به خونه پیرزن همسایه میاومد تا پیانو یاد بگیره.از قضا زنگ خونه پیرزن خراب بود و معشوقهی دوران کودکی من،زنگ خونه ما رو میزد، منم هرروز با یه دست لباس اتو...
-
دل نبستن سختترین و قشنگترین کار دنیاست ...
سهشنبه 9 آبان 1396 19:24
جغدی روی کنگرههای قدیمی دنیا نشسته بود. زندگی را تماشا میکرد، رفتن و رد پای آن را، و آدمهایی را میدید که به سنگ و ستون، به در و دیوار دل میبندند. جغد اما میدانست که سنگها ترک میخورند، ستونها فرو میریزند، درها میشکنند و دیوارها خراب میشوند. او بارها و بارها تاجهای شکسته، غرورهای تکه پاره شده را لابهلای...
-
عاقلانه ازدواج کن تا عاشقانه زندگی کنی
یکشنبه 7 آبان 1396 17:45
اگر مثل گاو گنده باشی،میدوشنت ... اگر مثل خر قوی باشی،بارت می کنند ... اگر مثل اسب دونده باشی،سوارت می شوند ... فقط از فهمیدن تو می ترسند ... *** عاقلانه ازدواج کن تا عاشقانه زندگی کنی .... (دکتر علی شریعتی)
-
شیطان تو را به بهشت بازمی گرداند !
شنبه 29 مهر 1396 21:17
وقتی کسی که تمام زندگی اش را با عشق و محبت پشت سر گذاشته بود از دنیا رفت همه می گفتند که او به بهشت رفته است اما فرشته ای که مسئول رسیدگی بود نگاه سریعی به لیست انداخت و وقتی نام او را نیافت او را به دوزخ فرستاد . در دوزخ هیچ کس از آدم دعوت نامه یا کارت شناسایی نمی خواهد هر کس به آنجا برسد می تواند وارد شود .آن شخص...
-
ماندن در وضعیت آخر ...
پنجشنبه 20 مهر 1396 20:23
اتکاء به یک شخص برای برآورده ساختن همۀ نیازهای عاطفی برنامه ای است محکوم به شکست. حرارت زیبای " فقط من و تو ، عزیزم " خیلی زود سرد می شود. این نکته به هر حال واقعیت دارد، حتی اگر هر دو طرف هم احساسی همانند داشته باشند. وقتی هیچکسِ دیگری جز همان یک نفر در زندگی وجود نداشته باشد، اتکاء متقابل سیستمی بسته ایجاد...
-
آخرین روز زندگی
جمعه 14 مهر 1396 15:31
- چقدر وقت دارم؟ - بیست و چهار ساعت شاید هم کمتر... - دو خواهش دارم: اول اینکه ,دارویی به من بدهید تا بتوانم بیدار بمانم و از هر لحظه باقی مانده زندگی ام لذت ببرم. من خیلی خسته ام اما نمی خواهم بخوابم. کارهای زیادی دارم کارهایی که همیشه در روزهایی که فکر میکردم زندگی تا ابد ادامه دارد به آینده موکول کرده ام. کارهایی...
-
لیلی و مجنون در کربلا!!
یکشنبه 9 مهر 1396 21:24
نمونه دیگر از تحریف در وقایع عاشورا که یکی از معروفترین قضایا است و حتی یک سند تاریخ هم به آن گواهی نمی دهد، قصه لیلا، مادر حضرت علی اکبر است. البته ایشان مادری به نام لیلا داشته اند ولی یک مورخ نگفته که لیلا در کربلا بوده است. اما ببینید که چقدر ما روضه لیلا و علی اکبر داریم، روضه آمدن لیلا به بالین علی اکبر ... چه...
-
تحریفات عاشورا
یکشنبه 9 مهر 1396 17:35
در حادثه کربلا یک قسمت از تحریفاتی که صورت گرفته معلول حس اسطوره سازی است. اروپاییها میگویند در تاریخ مشرق زمین مبالغهها و اغراقها زیاد است و راست هم میگویند. مثلا آقای دربندی در اسرار الشهاده نوشته است عدد لشکریان عمر سعد، یک میلیون و ششصد هزار نفر و همه اهل کوفه بودند! مگر کوفه چقدر بزرگ بود؟ کوفه یک شهر تازه...
-
روز عاشورا هفتاد ساعت بوده است!!
چهارشنبه 5 مهر 1396 22:12
می گویند امام حسین در روز عاشورا سیصد هزار نفر را با دست خودش کشت! با بمبی که در هیروشیما انداختند تازه شصت هزار نفر کشته شدند و من حساب کردم که اگر فرض کنیم که شمشیر مرتب بیاید و در هر ثانیه یک نفر کشته شود، کشتن سیصد هزار نفر، هشتاد و سه ساعت و بیست دقیقه وقت می خواهد. بعد دیدند این تعداد کشته با طول روز جور در نمی...
-
پاییز یعنی چه ؟!
یکشنبه 2 مهر 1396 22:14
کودکی شش ساله مادرش را بر روی تخت بیمارستان دید و صدای دکتر را شنید که می گفت او تا چند وقت دیگر، بیشتر زنده نمی ماند ... کودک از دکتر سوال کرد: چند وقت دیگر ؟ دکتر گفت: پاییز ... کودک گفت: پاییز یعنی چه ؟! دکتر گفت: پاییز یعنی وقتی که برگهای درختان می ریزد ... کودک به خانه رفت و نخ و سوزن برداشت، رفت تا تمام برگ های...
-
باران
جمعه 31 شهریور 1396 12:13
فضا سرشار از بوی تَر باران صدای گام های مبهمی در باد می پیچد هزاران خاطره در یاد می پیچد
-
بهشت فقط 100دینار!
پنجشنبه 30 شهریور 1396 11:46
هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می رفت و به آب نگاه می کرد. پاکی و طراوت آب، غصه هایش را می شست. گاهی هم مثل بچه ها گِل بازی می کرد . آن روز هم داشت با گِل های کنار رودخانه، خانه می ساخت. جلوی خانه، باغچه ای درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گُل صحرایی گذاشت. ناگهان صدای پایی شنید برگشت و نگاه کرد. همسر پادشاه با...
-
شایعه و پِرِمرغ!
چهارشنبه 29 شهریور 1396 21:46
در مورد همسایه اش شایعات زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد. بعد از مدت کمی همه اطرافیان از آن شایعات باخبر شدند و همسایه اش از این شایعه به شدت صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد. بعدها خودش فهمید که آن حرفها همه دروغ بوده و از کار خود پشیمان شد و سراغ مرد حکیمی رفت تا از او کمک بگیرد بلکه بتواند این کار خود را جبران...
-
قضاوت نادرست
چهارشنبه 29 شهریور 1396 17:02
اگر یک مقصر، بیگناه دانسته شود بهتر از این است که یک بیگناه، محکوم گردد.((مثل فرانسوی)) خدایا! به من کمک کن وقتی می خواهم در مورد راه رفتن کسی قضاوت کنم، کمی با کفش های او راه بروم! (منسوب به دکتر شریعتی) اگر نمی خواهی در حق تو داوری شود، درباره دیگران داوری نکن.((آبراهام لینکلن)) تنها تفاوت کسی که زیبا به نظر می رسد...
-
لیوان آب را زمین بگذار!
شنبه 25 شهریور 1396 21:13
استادی در کلاس درس، لیوانی پر از آب به دست گرفت طوری که همه دانشجویان آن را ببینند. بعد، ازآنها پرسید: به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟ دانشجویان، هر یک جوابی دادند : پنجاه گرم , صد گرم و … استاد گفت: من هم بدون وزن کردن آن، نمیدانم دقیقاً وزنش چقدر است. اما سوال من این است که اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 24 شهریور 1396 23:24
-
امان ازآدم بزرگها!
جمعه 24 شهریور 1396 16:53
آدم بزرگها، دارائی و جمع کردن را دوست دارند؛ وقتی با آنها از دوست تازه ای صحبت می کنی، هیچوقت از تو راجع به اصل وجود او سوال نمی کنند؛ مثلاً نمی پرسند که: "آهنگ صدای او چطور است؟ چه بازی هایی را بیشتر دوست دارد؟ آیا به پروانه ها علاقمند است؟" بلکه می پرسند: "چند سال سن دارد؟ چند برادر و خواهر دارد؟ وزنش...