-
دشمن خیالی
یکشنبه 22 دی 1398 22:05
اگر همه مشکلات کشور، از اختلاسها تا اعتراضها، زیر سر دشمن است، چرا ساختار سیاسی و وضع کنونی کشور را در عرصه حاکمیت، کار دشمن ندانیم؟ اگر ما دشمنانی داریم که میتوانند چه و چه بکنند، چرا نتوانند ما را در راهی بیبازگشت در عرصه سیاست بیندازند؟ حالا که همه چشمها به سوی دشمن است، بهتر نیست که او را همیشه پشت در نبینیم؟...
-
اشتباه محاسباتی
جمعه 20 دی 1398 17:49
حضور انبوه جمعیت در مراسم تشییع و خاکسپاری سردار قاسم سلیمانی ظاهراً برخی محافل خاص سیاسی را دچار نوعی اشتباه محاسبه از شرایط عمومی کشور کرده است. این محافل میکوشند تا از حضورِ جمعیت تفسیری صرفاً سیاسی به دست دهند و وقایع را طبق میل خود تحلیل کنند.واقعیت این است که حضور گستردۀ مردم در مراسمی اینچنین را نمیتوان در...
-
باغ های معطرِ گل فشان
پنجشنبه 19 دی 1398 15:46
دلم آبی بیکران می خواهد دلم خندۀ ستارگان می خواهد دلم باغ های معطرِ گل فشان می خواهد
-
امریکا می خواهد خون حافظ را هم بریزد!
سهشنبه 17 دی 1398 07:44
گفت: که پنجاه و دو نقطه فرهنگیت را نشانه گرفته ام که ویرانش کنم، گفت و تکرارش کرد.جنگ افروزان و آتش بیاوران و ویرانی طلبانش، کتاب لغت دست گرفتند تا منظورش را ترجمه کنند که منظورش مدرسه ما نیست، مسجد آنهاست. منظورش میخانه ما نیست، خانقاه آنها ست، منظورش منزل ما نیست،خانه آنهاست.آن مرد اما منظورش را دقیق بیان کرد، واضح...
-
قرابت شادی و اندوه
پنجشنبه 21 آذر 1398 18:44
به نظرم یکی از نشانه های خامی و ناپختگی، که معمولاً ملازم با جوانی و کمیِ تجربه است، این است که فرد در لحظات شادمانی زندگی یا لحظات اندوهناک زندگیاش غوطهور و مقهور میشود، یعنی وقتی که واقعهی شادمانانهای برای او دست میدهد یا اندوهی دامنگیر او میشود، فرد چندان مستغرق و مقهور آن لحظه میشود که هیچ افق دورتری را...
-
دزدی ملایم!
پنجشنبه 14 آذر 1398 23:15
آیا در دوران دانشجویی، پنیرتان را از یخچال مشترک خوابگاه کش رفته اند؟ راستش را بگویید آن سال ها با دیدن شیشه مربای هویج متعلق به یکی از دانشجویان، بی آن که به او بگویید، کمی از آن را نخورده اید؟!نه شما "دزد" بودید و نه آن دانشجو یا دانشجویانی که پنیرتان را یواشکی برداشته بودند. اگر به جای پنیر یا مربا، داخل...
-
سه چیز خیلی سخت است : فولاد، الماس و خود شناسی!
یکشنبه 26 آبان 1398 21:18
آرزومند آن مباش که چیزی جز آنچه هستی باشی، بکوش در کمال آنچه هستی باشی.(سنت فرانسیس دی سلز) شناختن خود، خرد است؛ ولی شناختن دیگری، هوش سرشار.(آنا آندریم) در عجبم از کسی که کوه را می شکافد تا به معدن جواهر برسد،ولی خویش را نمی کاود تا به گنج درون خود راه یابد.( خواجه عبدالله انصاری) انسان بدون خودشناسی، انسانیت را...
-
رونالدو
پنجشنبه 18 مهر 1398 16:36
دانش آموز ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﻌﻠم ﺍﺯ ﻣﻦ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﯼ می خواﻫﯽ چه کاره ﺷﻮﯼ؟ ﮔﻔﺘﻢ :ﻓﻮﺗﺒﺎﻟﯿﺴﺖ. ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ :ﺗﻮ ﻧمی توﺍﻧﯽ ﻓﻮﺗﺒﺎﻟﯿﺴﺖ ﺷﻮﯼ، ﺍﺯ ﻫﺮ 300 ﮐﻮﺩﮎ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﻓﻮﺗﺒﺎﻟﯿﺴﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﮔﻔﺘﻢ :"می خواهم ﺁﻥ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ من ﺑﺎﺷﻢ". ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﻌﻠﻢ ﻭ ﻫﻤﮑﻼﺳﯽ ﻫﺎﯾﻢ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ من هم خندیدم اما به طرز فکر آنها ... رونالدو
-
افسانه هندی( بهره وری)
جمعه 5 مهر 1398 20:43
در افسانه ای هندی آمده است که مردی هر روز دو کوزه بزرگ آب به دو انتهای چوبی می بست و چوب را روی شانه اش می گذاشت و آب را به خانه اش می برد.ازیکی از کوزه ها که کهنه تر بود و ترک های کوچکی داشت آب تراوش می کرد و بر زمین می ریخت. کوزه سالم مغرور بود که وظیفه ای را که به خاطر انجام آن خلق شده به طورکامل انجام می دهد اما...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 2 مهر 1398 09:37
-
اقلیم شکفتگی
دوشنبه 4 شهریور 1398 11:51
تن در مرزهای فیزیکی اش به پایان نمی رسد. بدن تا شعاعی پس از پایان یافتن مرزهای فیزیکی اش در هاله ای غلیظ از حرارت و بو تداوم می یابد . انگار تن صلب یکباره رقیق و نامرئی می شود تا رفته رفته در مرزی ناپیدا محو شود. حریم جسم از حدود آن هاله غلیظ بو و حرارت است که آغاز می شود نه از مرزهای صلب آن. و فاصله میان مرزهای آن...
-
For Sale : Baby Shoes, Never Worn
یکشنبه 3 شهریور 1398 19:34
کوتاه ترین داستان دنیا ( 6 کلمه ای )نوشته ارنست همینگوی : For Sale : Baby Shoes, Never Worn (برای فروش: کفش بچه، هرگز پوشیده نشد. ) ارنِست میلر هِمینگوی از پایه گذاران یکی از تأثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم به « وقایع نگاری ادبی » شناخته می شود.
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 1 شهریور 1398 12:04
-
ابتذال یعنی شما درخت سیب بکارید، اما بلوط از آن برداشت کنید!
دوشنبه 28 مرداد 1398 18:00
شاید اولینبار علی(ع )در دنیای اسلام بود که مفهومی جامعهشناختی بهنام ابتذال_دینی را ابداع کرد. او تعریفی ساده از ابتذال میداد؛ ابتذال یعنی شما درخت سیب بکارید، اما بلوط از آن برداشت کنید. به عبارت دیگر، یک پدیده، هنگامی که کارکرد اصلی خودش را از دست بدهد، و کارکردهای دیگری بهدست آورد (حتی اگر کارکردهایی مفید...
-
مثبت اندیش باشیم تا زندگی شادی داشته باشیم
دوشنبه 28 مرداد 1398 14:58
در دنیایی زندگی می کنیم که منفی ها و افراد منفی دور و بر ما هستند و هر لحظه می توانند به سراغ ما آمده وذهن ما را درگیر خود کنند ، در این وضعیت – که کم هم نیست چه کنیم ؟ 4 راهکار مفید برای دوری از منفی ها : 1- تا جایی که میشه از منفی ها فاصله بگیریم تا جایی که می توانیم خودمان جملات منفی بکار نبریم ، خودمان موسیقی منفی...
-
خوشه گندم
یکشنبه 27 مرداد 1398 16:55
او پیامبری بود که کتاب نداشت. معجزهای هم.اسباب رسالت او تنها خوشهای گندم بود که خدا به او داده بود. خدا گفته بود: دشمناناند که معجزه میخواهند، معجزهای که مبهوتشان کند. دوستان اما تنها با اشارهای ایمان میآورند. و این خوشههای گندم برای اشاره کافی است. پیامبر، کوی به کوی و شهر به شهر...
-
به "خدا" که می رسیم همه فیلسوفیم!
چهارشنبه 23 مرداد 1398 17:12
جالبه قرص رو از دکتر می گیریم بدون اینکه فلسفه اش رو بدونیم ، می خوریم ولی نوبت به خدا که میرسه ، میگیم :نه، باید فلسفه اش رو بدونم وگرنه نماز نمی خونم ! دکتر بهت میگه قرص رو 8 ساعت یکبار بخور ، میخوری صداتم در نمیاد ، تا حالا شده به دکتر بگی : تا فلسفه اش رو نگی نمی خورم؟ یا بگی اصلا 24 ساعت یکبار می خورم تا چشت درآد...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 11 مرداد 1398 19:11
خداوند در مکانهایی دور از انتظار، به دست افرادی دور از انتظار و در زمانهایی دور از انتظار معجزات خود را به انجام می رساند ... فلورانس اسکاول شین
-
وفاداری آدم ها را "زمان" اثبات می کند نه "زبان"
جمعه 4 مرداد 1398 14:45
یاد گرفتم این بار که دستانم یخ کرد، دستان کسی را نگیرم،جیب هایم مطمئن ترند.! دنیا رو می بینی؟ حرف حرف میاره، پول پول میاره، خواب خواب میاره.ولی 'محبت'، "خیانت" میاره! کاش همه می دانستن دل بستن به "کلاغی که "دل" دارد، بهتر است از "طاوسی که زیبایی" دارد! کاش میشد انگشت را تا ته حلق فرو...
-
گوته : بزرگترین شیطان، نگرش بدی است که نسبت به خودت داری
جمعه 4 مرداد 1398 14:38
وقتی از ابن سینا پیرامون دلیل موفقیتش می پرسند می گوید : " 4 ساله بودم که استادم مرا نابغه خطاب می کرد ، او به من گفت هر روز این جمله را چندین بار تکرار کنم * حافظه ی من هر روز بهتر و بهتر می شود. به توصیه استاد عمل کردم و هر روز چندین بار این جمله را تکرار می کردم چنانکه باورم میشد. کار به جایی رسید که گذشته ی...
-
"جهل" نرمترین بالشی ست که بشر میتواند سر خود را بگذارد و آرام بخوابد!
پنجشنبه 20 تیر 1398 15:39
اکثر انسانها حتی جسارت دور ریختن لباسهایی که مدتهاست بدون استفاده در کمدهایشان آویخته شده را ندارند، بعد از آنها توقع داریم که باورهای غلطی را که قرن هاست در ذهنشان زنجیر شده است به راحتی کنار بگذارند و دور بریزند ...! "جهل" نرمترین بالشی ست که بشر میتواند سر خود را بگذارد و آرام بخوابد! گاندى
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 19 تیر 1398 23:25
اثبات عشق پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم. ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم. سالهای اول زندگیمون خیلی خوب بود. اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به وضوح حس می کردیم. می دونستیم بچه دار نمی شیم. ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم یکی از ماست. اولهاش نمی خواستیم بدونیم. با خودمون می گفتیم، عشقمون واسه یه...
-
گاهی چه زود دیر می شود ...
دوشنبه 3 تیر 1398 18:13
دخترک روستایی شانزده سال بیشتر نداشت که به خانه بخت رفت اما بخت از او روی برگرداند و جای خود را به بدبختی داد ! " سرطان " سراغش آمد و قرعه بی رحمی عالم به نام او افتاد ... نخاعش درگیر و زمین گیر شد... شوهرش که دیگر توان نگهداری او را نداشت طلاقش داد و به خانه پدر بازش گرداند ... تنها سرمایه پدر ، دو گاو و...
-
آخرین نامه ی ارنستو چه گوارا به معشوقش
دوشنبه 30 اردیبهشت 1398 17:39
لایق تو کسی نیست جز آنکه: تو را انتخاب کند نه امتحان... تو را ببیند نه آنکه نگاه کند ... تو را حس کند نه اینکه لمست کند... تو را بسازد نه اینکه بسوزاند... تو را بیاراید نه اینکه بیازارد... تو را بخنداند نه اینکه برنجاند... تو را دوست بدارد و دوست بدارد و دوست بدارد. ﺳﺎﺩﻩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ ﺍﻣﺎ ﺳﺎﺩﻩ ﻋﺒﻮﺭ ﻧﮑﻦ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ...
-
توصیه ای از شکسپیر
سهشنبه 3 اردیبهشت 1398 21:35
:Three sentences for getting SUCCESS a) Know more than other b) Work more than other c) Expect less than other (برای کسب موفقیت: الف) بیشتر از دیگران بدانید ب) بیشتر از دیگران کار کنید ج) کمترازدیگران انتظار داشته باشید / ویلیام شکسپیر)
-
آزردگی را روی شن ها بنویس و مهربانی را روی سنگ !
چهارشنبه 28 فروردین 1398 23:57
دو دوست با پای پیاده از جاده ای در بیابان عبور می کردند که سر موضوعی با هم اختلاف پیدا کرده و به مشاجره پرداختند و یکی از آن دو به صورت دیگری سیلی محکمی زد. دوستی که سیلی خورده بود بر روی شن های بیابان نوشت : امروز بهترین دوستم به من سیلی زد. .. سپس به راه خود ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند.چون خیلی خسته بودند...
-
جوجه خیلی خوشمزه ای بود!!
یکشنبه 28 بهمن 1397 22:59
چهار برادر، خانه را برای تحصیل علم ترک کردند و مادرشان را تنها گذاشتند پس از چند سال وقتی آدمهای موفقی شدند و به مقام های بلندی دست یافتند تصمیم گرفتند همدیگر را ملاقات نمایند و شامی را با هم صرف کنند. هر یک از آنها بخاطر زحمات و رنج هایی که مادر پیرشان در این چند سال و دور از آنها متحمل شده بود هدیه ای برای مادر تهیه...
-
پسرک و میخ
جمعه 19 بهمن 1397 18:08
There once was a little boy who had a bad temper. His father gave him a bag of nails and told him that every time he lost his temper, he must hammer a nail into the back of the fence. The first day, the boy had driven 37 nails into the fence. Over the next few weeks, as he learned to control his anger, the number of...
-
کافکا در ساحل
سهشنبه 16 بهمن 1397 16:04
هر کدام از ما چیزی را که برایش با ارزش بوده از دست می دهد. موقعیت های از دست رفته، امکانات از دست رفته، احساساتی که هرگز نمی توانیم دوباره به دست بیاوریم. این بخشی از آن چیزیست که معنی اش زنده بودن است. اما درون سرمان- حداقل به تصور من آنجاست- اتاق کوچکی است که آن خاطرات را در آن نگه می داریم. اتاقی شبیه قفسه های توی...
-
شکست بخورید!
سهشنبه 16 بهمن 1397 13:58
بعضی از شکست ها در زندگی گریزناپذیرند؛ امکان ندارد بدون اینکه شکست بخورید، زندگی کنید، مگر آنکه آن قدر با احتیاط زندگی کنید که نتوانید نامش را زندگی بگذارید که آن نیز، خود به نوعی شکست است ! شکست به من احساس امنیتی درونی داد که هرگز با پیروزی در آزمون های زندگی، آن را به دست نمی آوردم؛ شکست، چیزهایی به من آموخت که به...