در رهگذار باد
در رهگذار باد

در رهگذار باد

عادت یا ﻓﻀﯿﻠﺖ؟

ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ “ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ “ﺷﻮﻧﺪ؛
ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣوقعیته ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ!

ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ” ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ” ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ؛
باﺳﻮﺍﺩﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ!

ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻋﺎﺩﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ…!

 

غم انگیز ترین صحنه ای که در عمرم دیدم
دارکوبی بود که بر درخت پلاستیکی نوک می زد.
دارکوب نگاهی به من کرد و گفت :

درخت هم درخت های قدیم !

 

شل سیلور استاین

بی شتاب

در جهان همیشه بیش از آنچه انسان ها قادر به دیدن هستند، دیدنی وجود دارد، مشروط بر این که آرام تر قدم بردارند; در حرکت سریع بهتر نمی بینند. چیزهای با ارزش را باید دید و تعمق کرد، نه این که با شتاب از کنارشان عبور کرد. گلوله ای که به سرعت می رود لطفی ندارد و انسان ، اگر واقعا انسان است، از حرکت آرام زیانی نمی بیند، چون سربلندی اش ابداّ در رفتن نیست، بلکه در بودن است.

ما تنها با باز کردن چشمانمان می توانیم زیبایی را ببینیم، لیکن این زیبایی تا کی در حافظه مان باقی بماند بستگی به این دارد که چه اندازه به عمد آن را درک کرده ایم.

آلن دوباتن/ هنر سیر و سفر

قصری برای شما

تصور کنید که شما یک خانه مسکونی هستید! خداوند به درون شما می آید تا آن را بازسازی کند.
شاید ابتدا بتوانید کاری را که انجام می دهد درک کنید. او لوله کشی را درست می کند، ترک های سقف را می گیرد و ...
شما می دانید که این کارها لازم هستند پس تعجب نمی کنید. اما حالا دارد ضربه های سختی به خانه وارد می کند؛ ضربه هایی که بد جور  دردناکند و به نظر معقول نیستند.خدا دارد چکار می کند؟
او در حال ساخت خانه ای است که با آن چه شما تصور می کردید، تفاوت دارد - از این طرف، بنا را وسعت می دهد، آن جا یک طبقه اضافه می کند، برج ها را بالاتر می برد، حیاط و فضای سبز درست می کند در حالیکه شما فکر می کردید که خداوند برایتان یک کلبه کوچک و آبرومند تدارک می بیند؛اما او در حال ساختن یک قصر است.خداوند قصد دارد که "خودش" در آن ساکن شود!

سی. اس. لوئیس

فاصله

کرم های شب تاب در آسمان  و زمین پر سبزه و علف  و گودال های کوتاه ، فریبنده اند . در کف یک دست ، دیگر تقریبا جذابیتی ندارند و فقط نوری کم سو و اندک متصاعد می کنند. برخی اشخاص و برخی اشیا ، نیاز به فاصله دارند که آنها را از ما دور نگه می دارد و این فاصله ، عبور ناکردنی باقی میماند . آنها از این فاصله تغذیه میکنند. 

 

 ابله محله/ کریستین بوبن

زندگی بی حد و مرز


اگر نمی‌توانی بر شکست‌های خود چیره شوی،به این علت است که شکست‌هایت را شخصی کرده‌ای. تا موقعی که بازی به پایان نرسیده است، هنوز برای بردن وقت هست. اگر بازی را ترک کنی، این تو هستی که مسئله هستی، نه باختن. اگر می‌خواهی ببری، باید خود را شایسته‌ی برد بدانی و مسئولیت بردنِ بازی را به عهده بگیری.
زندگی بی حد و مرز/نیک_وی_آچیچ

هوش عاطفی

دو اشتباه مهم که تقریبا همیشه باعث طرد شدن شما از یک گروه می‌شود، این است که سعی کنید خیلی زود رهبری گروه را در دست بگیرید و ثانیا خود را با موقعیت موجود گروه هماهنگ نکنید. این دقیقا همان کاری است که بچه های نامحبوب انجام می‌دهند.

آنها به زور خودشان را داخل جمع می‌کنند، خیلی زود یا با قلدری سعی می‌کنند بازی را عوض کنند، یا عقیده‌ی خودشان را مطرح کنند و یا به سادگی با دیگران مخالفت کنند (تلاش آشکار برای جلب توجه) و شگفت آن که همین اعمال موجب طرد شدن یا مورد بی اعتنایی قرار گرفتن آنها می شود. برعکس بچه‌های محبوب و پرطرفدار، قبل از وارد شدن به گروه، مدتی را به تماشای آنها می‌گذرانند تا در جریان امور قرار گیرند و سپس کارهایی که مورد قبول آنهاست انجام می‌دهند. این بچه‌ها قبل از آن که ابتکار عمل را در دست گیرند و به اعضای گروه فرمان دهند منتظر می‌شوند تا اعتبار لازم را به دست آورند.

هوش عاطفی/ دنیل گلمن

ماهی نقره ای

زمانی در دریاچه ی آبی ماهی می گرفتم

ماهی نقره ای زیبایی به قلاب گیر کرد

به من گفت : " مرا آزاد کن تا آرزویت را بر آورده کنم.

آیا می خواهی شاه شوی؟

قصر پُر از طلا می خواهی ؟؟ "

گفتم : " آره "  و ولش کردم توی دریا

او شناکنان دور شد و به سادگیم خندید

و آرزوهایم را توی گوش دریا پچ پچ کرد

امروز همان ماهی را دوباره گرفتم

همان ماهی زیبا و نقره ای را

باز هم به من قول داد که اگر آزادش کنم ....

من به یکی از آرزوهایم رسیدم ،

چقدر ماهی خوشمزه ای بود!


شل سیلور استاین

تفریح خاص

 ما خیلی تفریح می کردیم؛ مثلا چشمهای مرا می بست و به جاهای مذهبی می برد و من از بوی محل حدس می زدم آنجا عبادتگاه چه دینی هست!


" اینجا بوی شمع میاد حتما کلیسای کاتولیکه "
"درست گفتی سنت آنتوانه "
" اینجا بوی کندر میاد ، باید کلیسای ارتدکس باشه  "
"درست گفتی ، سنت سوفیاست "
" اینجا بوی پا میاد ، حتما مسجده! عجب بوی تندی"


ابراهیم آقا و گل‌های قرآن / اریک امانوئل اشمیت