عشق در لحظه پدید می آید ، دوست داشتن در امتداد زمان؛ این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است. عشق معیارها را درهم می ریزد، دوست داشتن بر پایه معیارها بنا می شود؛ عشق ناگهان و ناخواسته شعله می کشد، دوست داشتن از شناختن و خواستن سرچشمه می گیرد. عشق قانون نمی شناسد، دوست داشتن اوج احترام به مجموعه ای از قوانین عاطفی است. عشق فوران می کند چون آتشفشان و شره می کند چون آبشاری عظیم، دوست داشتن، جاری می شود چون رودخانه ای بر بستری با شیب نرم. عشق ویران کردن خویش است، دوست داشتن، ساختنی عظیم...
آتش بدون دود/ نادر ابراهیمی
هیچ جسدی را حق ندارند که در مسجد دفن کنند و بزرگترین مسجد زمین،مسجدالحرام است، کعبه. این خانهای که حرم خداست و حریم خداست ... همه پیامبران بزرگ تاریخ خادم این خانهاند، اما هیچ پیامبری حق ندارد در اینجا دفن شود. ابراهیم آنرا بنا کرد و مدفنش آنجا نیست و محمدۖ آنرا آزاد کرد و مدفنش آنجا نیست. در طول تاریخ بشریت، تنها و تنها یک تن از چنین شرفی برخوردار است، خدای اسلام از نوع انسان یکی را برگزید تا در خانه خاص خویش، در کعبه دفن شود. کی؟ یک زن، یک کنیز، هاجر... و بشریت، همیشه باید برگرد خانه هاجر طواف کند. خدای ابراهیم، سرباز گمنامش را از میان این امت بزرگ، یک زن انتخاب می کند، یک مادر آن هم یک کنیز. یعنی موجودی که در نظامهای بشری از هر فخری عاری بوده است ...
فاطمه، فاطمه است/ دکتر شریعتی