در رهگذار باد
در رهگذار باد

در رهگذار باد

آیا حس زیبایی شناسی ما ایرانی ها مختل شده است ؟!

گاهی فکر می کنم حس زیبایی شناسی ما ایرانی ها مختل شده است؛ این، از وضع چهره ها و ظواهر برخی هموطنان، تا حد زیادی پیداست. 

از خودم می پرسم آیا واقعاً این تغییراتی که عده‌ای در سر و صورت  و بدن خود می دهند زیباست؟! 

مثلاً ابروهایی که در صورت بعضی خانم ها طراحی یا کاشته یا هر کار دیگری( که اسمش را نمی دانم) می شود آیا واقعاً چهره را زیباتر می کند؟! آیا این ابروهای پهن و سیاه و سهمگین توی ذوق نمی زند؟!

یا مثلاً کاشتن و پیوند زدن گونه هایی که مثل یک تکه گوشت اضافه روی صورت خودنمایی می‌کند و به دیوار طبله کرده از رطوبت می ماند آیا واقعاً به زیبایی چهره می افزاید؟ 

خانم همسایه ما در سن ۵۰ سالگی عمل زیبایی پستان انجام داده و مقداری گوشت اضافه (یا هر چیز دیگر) وارد بدنش کرده  و  حالا از نفس تنگی می نالد، از او پرسیدم آیا همسرت اینطور خواسته؟ جواب داد: 

نه، تازه شوهرم کلی در اتاق عمل دعوام کرد تا منصرفم کند!

می گفت همسرش تا لحظه عمل از این موضوع خبر نداشته و فکر می‌کرده زنش سرطان سینه دارد!

آن یکی خانم همسایه، ابروهایش قشنگ و طبیعی و بی عیب و نقص بود اما چند وقت است که بی هیچ اغراقی ،من از مواجه شدن با او می ترسم چون ناگهان ابروهای زمخت و سیاه و بد قواره ای در صورتش ظاهر شده که هیچ تناسبی با اجزای دیگر چهره اش ندارد؛ از طرفی  اصلا مو داخل ابرویش نیست و انگار با ماژیک مشکی، یک ابروی صاف و یکدست و بی مو در پیشانی اش نقاشی کرده اند. تازه با این چهره مصنوعی، خیلی هم احساس زیبایی می کند و موقع حرف زدن، صورتش را بی اندازه جلو می آورد تا آدم را متوجه عمق زیبایی اش کند !

یاد دوستی چادری افتادم که روزی با هم در خیابان قدم می زدیم؛ آن طرف خیابان، چشمم به تابلوی یک سالن آرایش افتاد که رویش، در کنار چند واژه عجیب و غریب دیگر نوشته شده بود: «هاشور ابرو» 

 پرسیدم هاشور ابرو یعنی چی؟

او در حالی که متفکرانه به تابلو نگاه می کرد لبش را پیچاند و گفت:

 نمی‌دونم ، شاید ابروها  رو با یه موادی می شورند!!

آنجا بود که به خودم امیدوار شدم و فهمیدم نامتمدن تر (!!) از من هم  پیدا می شود!