در رهگذار باد
در رهگذار باد

در رهگذار باد

دلم گرفته ...

دلم گرفته ...
دلم عجیب گرفته است
و هیچ چیز،
نه این دقایق خوشبو که روی شاخه ی نارنج می شود خاموش،

نه این صداقت حرفی که در سکوت میان دو برگ این گل شب بوست،

نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی رهاند

و فکر می کنم که این ترنم موزون حُزن تا به ابد شنیده خواهد شد ...


سهراب سپهری