شیخ کاظم صدیقی خواستار اشک ریختن در خلوت به منظور حل مشکلات کشور از طریق دعا شده است!
این پیشنهاد از طرف هرکس دیگری که مطرح شده بود، قابل پذیرش نبود، اما چون از طرف آقای صدیقی مطرح شده، کاملاً پذیرفتنی است؛ چون هر وقت تصویر یا صدایی از او پخش شده، مشغول عجز و لابه و گریه و زاری بوده است.
فقط اگر وی مشخص کند که لابهها و زاریهایش دقیقاً چه کسری از مشکلات اقتصادی کشور را حل کرده است، در آن صورت ما هم همگی دست از کار میکشیم و مثل او به لابه و زاری میپردازیم به امید اینکه کل معضلات و مشکلات و بحرانهای کشور یکجا و بالمره ریشهکن شود!
پ.ن: دعا را از جایگاه وجدانی و معنویاش خارج کردن، این نوع دستورالعملهای محیرالعقول را که دستمایۀ لوث کردن دعا توسط عدهای میشود، به همراه دارد.
احمد زیدآبادی
میگویند "شاعر کسی است که واژه ها را به هم پیوند میزند" ولی اینگونه نیست، شاعرکسی است که واژهها او را کم و بیش به هم پیوند میزنند اگر بخت یار او باشد! اگر شوربخت باشد اما واژهها او را از هم می گسلند . . .
اریش فرید