کودکی شش ساله مادرش را بر روی تخت بیمارستان دید و صدای دکتر را شنید که می گفت او تا چند وقت دیگر، بیشتر زنده نمی ماند ...
کودک از دکتر سوال کرد: چند وقت دیگر ؟
دکتر گفت: پاییز ...
کودک گفت: پاییز یعنی چه ؟!
دکتر گفت: پاییز یعنی وقتی که برگهای درختان می ریزد ...
کودک به خانه رفت و نخ و سوزن برداشت، رفت تا تمام برگ های شهر را به درختان بدوزد ...
متن زیبایست
متن جالبی بود