در رهگذار باد
در رهگذار باد

در رهگذار باد

آفتابگردان های دو چهره

خورشید گریخته
از مزرعه ی زرین این شرقِ فراگیر
از آن دم که  آفتابگردان های عاشق
به شب تاب های حقیر غروب هنگام
 اقتدا می کنند ...


***


آویخته ام ...

به آونگ بی خوابی !
در تلاطم لحظه های نارس بی تابی

و کاش
نمی رسید به بام صبحی دیگر
پلکان نور
از این شب مهتابی  ...


سعید پونکی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد