آدمی یا باید بخندد یا گریه کند؛ وگرنه سنگ میشود؛ چوب میشود؛ خاکستر
مطبخهای سرد و خاموش میشود. بخند تا گریبانت را از دست غصهها بیرون بیاوری. اگر
نمیتوانی، گریه کن، تا غصهها نیز با تو همنوایی کنند، همراه تو بگریند. گریه،
غصهها را با تو مهربان میکند. گریه، راهی است برای همزیستی مسالمتآمیز با غمهای
سنگدل. یا قاه قاه بخند یا های های گریه کن. گریه، دل را میشوید؛ از غم، از درد.
خنده، دل را ماساژ میدهد، خستگی را از او میگیرد. اگر میتوانی بخند؛ اگر عرضۀ
خندیدن نداری، گریه کن؛ های های ...
رضا بابایی
عرضه هیچ کدومشو نداشتیم چی؟
بمیریم؟
دیگران را بخندانید.