در رهگذار باد
در رهگذار باد

در رهگذار باد

خاورمیانه منم ...


خاورمیانه اسم زنی ست که منم
زنی که لباس هایش را
 در تشت خون می شوید
و ظرف هایش را
در  اشک خود خیس می کند
زنی که صبح به صبح
چای گل سرخ دم می کند
و هر شب
روی اجاقش
خورشت دل و ‌جگر آدم بار می گذارد ...


خاورمیانه منم

زنی که هر سال در صیغه مردی است
که اسمش
یا قیام است
یا قتال است
یا جنگ یا جهاد
خاورمیانه منم
  زنی که هرگز به عقد دائم صلح در نیامد

جهیزیه ام را
 همسایه ها بر سر گذاشتند
و هلهله کنان برایم آوردند:
شمشیرِ مرواریدنشانِ عربی
 و قبضه قبضه اسلحه ی غربی
بر سرم نُقلِ ‌مین و پولکِ خمپاره پاشیدند
خاورمیانه منم
تنها عروسی که لباس عروسی اش
هیچ وقت سفید نبود
 زیرا سرخی، سنّت ماست

خاورمیانه منم
زنی که سرانجام تیربارانش می کنند
اگر دشمنش او را نکشد
دوستش او را می کشد
 و اگر  دوستش نکشد
پدرش او را می کشد
پسرش او را می کشد
شوهرش او را می کشد
و اگر هیچکس او را نکشد
او خودش
 ناامیدی را روی شقیقه اش می گذارد
و شلیک می کند

خاورمیانه منم
برای به خاک سپردن جنازه ام
به گورستانی بزرگ محتاجم
که شرقش
به تاریخ تعصب می رسد
و غربش
به جغرافیای جهل...

✍️#عرفان_نظرآهاری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد