در رهگذار باد
در رهگذار باد

در رهگذار باد

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد...

ما هنرمندان تمام عمر زیر پروژکتور نگاه زندگی می کنیم. الآن به خود می گویم، آیا می شود جایی بروم که کسی مرا نشناسد؟ آزاد باشم، روی چمن بنشینم، دراز بکشم، و کسی چشم به من ندوخته باشد. من می خواهم برای خودم زندگی کنم، اما نمی شود...

گاهی آدم دلش برای  خودش تنگ می شود، چون دیگر نمی تواند خودش را پیدا کند؛  اینهاست که بین هنرمند و مردم فاصله ایجاد می کند؛ هنرمند حس می کند که از لحاظ عاطفی نمی تواند جوابگوی مردم باشد…. واقعا آدم دلش برای خودش تنگ می شود…

وقتی می بینیم که پس از  سالها زحمت و خدمت برای هنر این سرزمین، گروهی پیدا می شوند تا قدرشناسی کنند، خستگی ام برطرف می شود.../ استاد شجریان

( از کتاب هزار گلخانه ی آواز/ کاظم مطلق)


  هشتاد سالگیت مبارک، استاد آوازهای سحر انگیز!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد