در رهگذار باد
در رهگذار باد

در رهگذار باد

تلاقی دو بهار

خوب که در احوال خودم دقت می کنم می بینم من عموما پدیده های عدمی را بیشتر از پدیده های وجودی (ثبوتی؟) دوست دارم! مثلاً تاریکی را بیشتر از روشنایی دوست دارم؛ سکوت را بیشتر از صدا؛ گرسنگی را بیشتر از سیری، تنهایی را بیشتر از جمع و بالاخره مرگ را بیشتر از زندگی !

علتش را دقیقا نمی دانم  فقط می دانم که در فضای خلأ و عدم، لذت بیشتری می برم؛ انگار سبکبار و شناور می شوم و حس پرواز به من دست می دهد... 

تصور کنید برق برود و همه لوازم برقی یکجا خاموش شوند و سر و صدایشان قطع شود-همان سر و صدا های ریز و درشتی که مدام پیرامون ما در جریان است  - وای که چه حال خوبی به آدم دست می دهد!

لحظات نزدیک به افطار را هرکس تجربه کرده باشد تا حدودی می تواند منظورم را درک کند؛

 من در این لحظات از نظر روحی پذیرای تمام امور معنوی هستم  و بقدری حالم خوب است که اگر مشکلی از نظر گوارشی  و سلامت بدن پیش نمی آمد ترجیح می دادم کل یک ماه را بدون افطار روزه بگیرم!!

از نظر من گرسنگی خیلی دوست داشتنی تر از سیری است !

 سعدی هم توصیه می کند:

اندرون از طعام خالی دار / تا در او نور معرفت بینی ...


حلول دو بهار بر همگان مبارک باد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد